خانه ی آباد دلم

عاشق عاشقی ام دلخوشی ام گشته تمام

ای دریغا که نشد مستی این عشق مدام

...

وای فردا به پس اش درد سر تشویش است

حاصلش حرف کسان است و دل ما ریش است

...

برای آمار

ما به ترفند از ریاضی رسته ایم

دل به تنظیم و عمومی بسته ایم

...

لیک بنگر نمره ی آمار ما

در عزای امتحان بنشسته ایم

شرح حال  برخی داشجویان کلاس بعد از آمدن نمره های آمار

ساقیا

ساقیا مستش شدم جامی بده 

وز لب لعلش مرا کامی بده

...

ساقیا عاشق شدم دل بد مکن

وز در عشقش تو ما را رد مکن

...

ساقیا مستی مگر با می بدی؟ 

سوز دل گفتن فقط با نی بدی

..

دینامیک!

اسم استاد دینامیک ما آقای دکتر فضلیه

این اشعار هم واسه همدردی با دانشجویان و همکلاسی ها سروده شده نه واسه ...

 

قبل از امتحان

دکترا این امتحان بر فضل تو پیش آمدم

فضلیا پاسم بکن زین امتحانم بد مده

....

عکس جسم صلب بر قلبم نشست از غم بسی

نیست بهر یک مهندس غیر چون فضلی کسی

 

 

بعد از امتحان

فضلیا پاسم بکن زان امتحان صعب خویش

بس شنیدم از همه تلخی و حرف همچو نیش

...

دو نباشد لایق همچون منی هشتی بده!

اولین شاگرد شاعر آمده دشتی بده

...

هشت نی در حد من شاید نه در فضل تو نیست

باوفا دلخوش مکن ما را مگر الا به بیست

خویشتن از یاد ببر

نظر افتاد به صحنت سخن از یادم رفت

حب دنیا به دلم بود و تن از یادم رفت

...

به مکانی که دعا مستجب و امید است

حاجتی ورد زبان، خویشتن از یادم رفت

...

باکیان روز جزا مفتخرانند ولی

ذاکرم بهر تو آقا ،گنه از بارم رفت

...

زائر کوی بنی هاشم و چشمم به بر خورشید است

ناظرم شمع حریمش قمر از یادم رفت

...

غم تو غیر غم عالم فانیست حسین (علیه السلام)

غم زینب به دلم ،پیرهن از یادم رفتت

یار...

.ای بسته به غوغای رقیبان ره کویت.

از آنکه دل اول به دلت داد بکن یاد.

...

ای بسته دلم در شکن دامن مویت

از انکه سر اول به برت داد بکن یاد

...

برای دوست

..دوستی برگ گلی نیست که بر باد رود..

..تشنه را آب محال است که از یاد رود..

...

از کجا بایدش این راه که آغاز شود

کم نماندست وصال من و رب راز شود

...

بودی ام مرشد این راه، ((متین)) راهی نیست

تا دگر باره کلاس سخنت باز شود

...

همه حرف است و سخن مشکل ما توفیق است

که هلاکت ثمر سالک بی راه شود

حاصل عمر

....

همه ی عمر گذر کرد به دیگر هنری

شده ام خسته دگر باره از این بی ثمری

....

کار من نیست که با یاد تو پروانه شوم

.اهل شهرم همه گویند که تو خیره سری.

....

چاره ای نیست به جز راه تو رفتن ای دوست

عشقت اندر سر و من مانده ام به بی خبری

....

صبا به یاد کسی جز تو بر نمی آید

عنایتی بنما مرده ام ز دربه دری

....

.مرید هستی عشق اند آدمی و پری.

.عنایتی بنما تا سعادتی ببری.