پرواز برای زندگی

زمین جای جا خوش کردن و ماندن نیست، منتظر هشدار سه گانه ایم

پرواز برای زندگی

زمین جای جا خوش کردن و ماندن نیست، منتظر هشدار سه گانه ایم

۲۸ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است

اول اسم تو

۲۸
شهریور

نه که عاقل بودم ، عشق تو مجنونم کرد
من همه چشم شدم مهر تو حیرونم کرد

این و هر دم و هر ثانیه در فکر تو ام
عاشق و واله و دیوانه و مجنون ، منم

دم به دم یاد در خاطرات ما شیرین است
قصه ی عشق من و دلبری ات دیرین است

یاد تو مرهم جان و دل افگار من است
چهره ات حافظه ی پرده ی افکار من است

ای دلم بردی و هوش از سر و جان از جسمم
من فراموش کنم نزد تو حتی اسمم
 

  • ۰ نظر
  • ۲۸ شهریور ۹۸ ، ۱۱:۱۵
  • ۲۳۲ نمایش
  • بارودی

صدبار

۱۳
تیر

صد بار پلو خوردی و دیدی ثمرش را

املت چه بدی داشت که یک بار نخوردی؟

  • ۰ نظر
  • ۱۳ تیر ۹۸ ، ۰۸:۵۵
  • ۹۸ نمایش
  • بارودی

بانک، بانک!

۱۸
فروردين

بانک اینجا بانک آنجا، بانک بانک

بانک گرداند ریالت را فرانک

....

بانک شد پشت و پناه اختلاس 

جول ما اندر صف وامش پلاس 

....

دیر کردش گشت از وامم فزون 

عن قریب از خانه ام گردم برون 

.....

شب بخواب و مژده فردا شنو

بانک روید از برایت نو به نو

....

خانه بنشین و بخور چایی خود

سود پول آید حسابت خود به خود 

.....

گر تورا بانکی میان جیب بود 

صنعت و تولید گردد پیر زود

....

هرکه آید قول اصلاحش دهد

هر کجا بنشیند از آن دم زند

....

بانک همچون چاقویی در دست ماست 

گاه تیغش میکشد،  خواهی شفاست 

.......

بانک را در یاب ای صاحب خِرد

بانک باید کشورت را گسترد


17/1/94 سر کلاس مهندسی ترابری

  • ۱ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۲
  • ۲۵۰ نمایش
  • بارودی

زن جان!

۰۴
فروردين


شهر چاقو های تیز و دلبر عاشق ستیز

هردو ((زنجان)) اند اما این کجا و آن کجا؟

  • ۰ نظر
  • ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۲۲
  • ۲۳۲ نمایش
  • بارودی


هرکه زحمت به تنش در گذر ترم دهد

منت قهوه خوری نیمه شب را نکشد

  • ۰ نظر
  • ۲۲ دی ۹۳ ، ۲۱:۱۲
  • ۲۷۶ نمایش
  • بارودی

چون حال ,دل سوخته ام ریش نبود
شاعر شدنم بهانه ای بیش نبود
.....
من بودم و تنهایی و این درد فراق
چون یـار برای دل درویش نبود
  • ۰ نظر
  • ۱۰ دی ۹۳ ، ۲۱:۰۳
  • ۳۸۰ نمایش
  • بارودی

« ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری »

با خبر باش که خاکش مژه ی مجنون است

....

سالها از پی هم رفت و نرفت از دل ما

گرچه از هر سخنش خاطر ما دلخون است


  • ۰ نظر
  • ۰۸ دی ۹۳ ، ۲۲:۱۴
  • ۲۲۰ نمایش
  • بارودی

خوشا راهی که طراحش تو باشی
محاسب بهر اجزایش تو باشی
خوشا آن جاده کندر باد و کولاک
به وقت برف رهدارش تو باشی
خوشا آن سازه ی در حال ریزش
اگر طراح خرپایش تو باشی
خوشا برجی که وقت ساز و انداز
ز اول ناظر کارش تو باشی
خوشا سدی که وقت ابر و باران
مدیر پیک(Peak) سیلابش تو باشی
خوشا من چون تویی مقصود شعرم

خوشا شعری که معنایش تو باشی

  • ۱ نظر
  • ۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۱:۲۴
  • ۴۲۷ نمایش
  • بارودی

ما نسیه طلب باشیم، از نقد گریزانیم

گر مرجعتان عقل است ، با عقل نمی خوانیم

از بی ثمری رستیم، خواهان بلا هستیم

وقت سخن فتنه ، در حادثه ننشستیم

ما بنده ی در بندیم، بر حادثه می خندیم

تلخیم به سان زهر، شیرین چونان قندیم

ما غمکده ی دل را آباد نمی خواهیم

مرغ قفس دل را، آزاد نمی خواهیم

ما جامع اضدادیم، از کرده ی خود شادیم

ما جان و تن و دل را ، در عشق چه خوش دادیم

  • ۲ نظر
  • ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۱:۲۰
  • ۲۵۹ نمایش
  • بارودی

نام عاریت

۲۸
آذر

خنک آن دل که به عشق صنمی مفتخر است

چه کنم با دل خود گرچه رهش پرخطر است


نام عاشق به یدک میکشد این دل باخود

عاشق قصه ز لیلای خودش بی خبر است

  • ۰ نظر
  • ۲۸ آذر ۹۲ ، ۲۱:۱۵
  • ۲۲۸ نمایش
  • بارودی